خاورمیانه جغرافیای عجیبی است. سرزمینی به شدّت زخم خورده و خسته از جنگهای طولانی و گسترده، با ادیانی بزرگ که مدّعی روح صلحطلبی، عدالت و امنیّتاند. مردمانش به ظاهر بیزار از جنگ و خونریزی، در همان حال به فجیعترین شیوه خونریز، ضدّ هم و قاتل هماند. جزو جهان سوّم و مناطق عقبماندهی تاریخ، امّا پر از باورهای پرادعا؛ با ادّعاهای جهانی برای رستگاری جهان و جمهور. پر از باورهایی که بانک عدالت و یکسانیشان گوش فلک را و تاریخ را کر کرده است؛ در همان حال سرشار از عقاید ضدّ یکسانی و ضدانسانی؛ و لبریز از ناسازگاریهای وحشتناک؛ که هر کدام خود را حقّ محض و دیگران را ناحقّ صددرصد میدانند.
یکی از مهمّترین راهها برای رهایی یک جامعه از شرّ حیات نامدنی، تولید و تربیتِ انسان خودبنیاد است. موتورِ محرّکهی تصمیمات، اعمال و رفتار انسان خودبنیاد، عقل خودبنیاد اوست. عقل خودبنیاد ریشه در فعّالیّتهای فکری فرد و تلاش مطالعاتی وی دارد. به بیان دیگر بذرِ عقلِ خودبنیاد از راه مطالعهی مُستمر و روشمند فاعل شناسا کشف و شکوفا میشود. عقل خودبنیاد بسان درختی میماند که توسّط خود فرد، کاشته میشود، آبیاری و مراقبت میشود، برگ و بار میگیرد و معنا مییابد.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل